ارزیابی توان اجرایی به روش XQ
بررسیها نشان میدهند که یکی از علل اصلی پدیدار شدن سازمانهای برنده (Winner Organizations) یعنی سازمانهایی که توانستهاند به اصلیترین اهداف و جایگاه مورد نظر خود در بازارها دستیابند، تسلط کافی آنان حداقل بر چهار موضوع مدیریتی شامل استراتژی، اجرا، ساختاردهی و فرهنگ کاری بوده و لذا طی کردن مسیر آزمون شده اینگونه سازمانها در هر صنفی، میتواند تضمین کننده موفقیت پایدار دیگر سازمانها باشد. اما در بین این حداقل چهار مهارت مدیریتی اثربخش، چالش اجرا، بهعنوان تنها چالشی است که علیرغم اهمیت و نقش بسزای آن در موفقیتها، کمتر بدان توجه شده است. بهطوریکه در هیچ دانشگاهی و حتی دورههای تخصصی مدیریت مانند MBA به آن نپرداختهاند.
اجرا که مقصود اصلی از آن توانایی دستیابی به نتایج در حین گرفتاریهای روزمره میباشد، با توجه وجود بازارهای پر چالش و متغییر امروزه، یکی از اثربخشترین ابزارهای شناخته شده میباشد که علیرغم نام آشنا بودن نام آن، اغلب سازمانها بهویژه در کشور بزرگمان، هنوز ناشناخته است.
متدولوژی اجرا، که امروزه بهعنوان یکی از پرطرفدارترین خدمات شرکتهای بزرگ و بینالمللی مشاوره مدیریت، همچون مکنزی، تلقی میگردد، بهواسطه تلاش چندین ساله آقای مهندس حسین ظهوریان از مشاوران و مدرسان مجرب مدیریت به کشور انتقال یافته و بهواسطه همکاری متقابل با ایشان، ارزیابی توان اجرایی سازمانها بهعنوان خدمتی نوین و منحصر بهفرد، قابل ارائه به سازمانها میباشد.
ارزیابی توان اجرایی سازمانها که به اختصار xQ (Execution Quotient) نامیده میشود در عمل فرصتی است که مدیران به تصویری درست و بیغرض از شیوه انجام کارها در سازمان تحت امر خود دستیابند. این ارزیابی به خوبی نمایان میسازد که آیا فضای کاری مناسب برای اجرای درست امور ایجاد شده است، تا چه حد تیمهای کاری برای اجرای خوب امور تنظیم میباشند و از چه تعداد مجری خوب در سازمانتان بهرهمند میباشید.
این ارزیابی خدمتي است، كه تصویری شفاف از ميزان تمركز و هم افزایی موجود و یا بهبود یافته برای انجام کارها ارائه میدهد. تمرکز و هم افزایی کاری ایجاد شده توسط مدیران (مدیران ارشد تا سطح سرپرستی) برای دستیابی به مهمترین اهداف، که باید آن را قدرت واقعی سازمانهای برنده دانست.
در این متدولوژی، میزان تمرکز کاری و همافزایی کاری اندازه گیری میشوند تا باعث شوند، مدیران ارشد سازمان تصویری واقع بینانه از نحوه اجرای کارها توسط همکاران خود بدست آورند.
مقدار شاخصهای اجرا، بین ۰ الی ۱۰۰ بوده (0≤xQ≤100) و متوسط درصد تمرکز و همافزائی در لایههای فردی، تیمی و سازمانی را معین میسازد.
این که مدیران ارشد بدانند بهطور میانگین، افراد، تیمهای کاری و کل سازمان تحت امرشان، چقدر از تمرکز کاری برخوردارند و چند درصد میتوانند برای پیشبرد امور کاری، هم افزائی ایجاد کنند، بسیار حائز اهمیت است.
اغلب مدیران میدانند که اجرای ضعیف کارها، باعث افزایش هزینه¬ها شده و همین امر، ریسک سازمان را در شرایط اقتصادی سخت، بسیار افزایش میدهد. افزایش توان اجرایی، ضمانتی برای کاهش ریسک ناشی از افزایش هزینه¬های عملیات در تمامی سازمان¬ها می باشد.